تولدت یکسالگیت مبارک
عزیزمامان تولدت مبارک...شرمنده خیلی خیلی دیر گفتم..آخه بخاطر دردسترس نبودن نت نشدزودتربیام جونم..چه زود یک سال گذشت...شماتواین یک سال بزرگ شدی شیطونتر شدی و بعضی چیزا یاد گرفتی.. الان تقریبا بعضی کلمه مثل بابا ماما آقا دد بیه کوچولو هم صدای خاله زهرا میزنی با کلمات نامفهوم عزیزم...یه چندقدم خئدت تنهاحرکت میکنیی..امسال روز تولدت جمعه بود ولی چون هنوزکوچولو تصمیم گرفتم یه جشن سه نفره بگیریم واست..ولی متاسفانه شما اون روز بدجورسرماخورده بودی و مریض بودی.. اونروز خاله زهرا هم اومد خونمون بعدش هم آقاجون و عزیزجون هم اومد ..زیادنشد عکس بگیریم انشالله بزرگتربشی یه جشن خوب واسه عزیزدلم بگیریم.. کیک و ژله که واست درست کردم ...
نویسنده :
مامان
14:17