سبحانسبحان، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

پسرم آقا سبحان

5ماهگی عزیزم

عزیزمامان امروز4ماهگیت تمام شد وارد5ماهگی شدی عزیزم انشا..همیشه سالم باشی فدات شم...عزیزم امروز نوبت واکسن داشتی صبح باعزیزجون بردیمت واسه واکسن اولش خیلی گریه کردی عزیزم ولی بعدکه رسیدیم خونه بهتر شدی الانم راحت گرفتی خوابیدی عزیزم...     ...
10 خرداد 1393

پسرمامانش

    امروزغروب باپسری و عزیزجون خاله زهرا با خاله الهه رفتیم خیمه گاه حضرت ابوالفضل(ع)..چندماهه که اینجا دارن خیمه گاه حضرت ابوالفضل رو دارن میسازن..انشالله روزی بشه بریم کربلا و از نزدیک حضرت رو زیارت کنیم عزیزدلم........................ ...
6 خرداد 1393

تولد دخترعموی گل پسرممممم

سلام پسرگلم ...دیروزتولددخترعموحسین حنانه بود ولی متاسفانه گل پسرمن الا پسرخوبی نبودو همش گریه میکرد ...بعضی وقتا اینجور میشی دیگه پسری من.... حنانه جان تولدت مبارک انشا...120ساله بشی عزیزم ...
27 ارديبهشت 1393

سه ماهگی مبارک

عزیز دل مامان امروز3ماه کامل شده و وارد4ماهگی شدی قربونت بشم...دیگه پسری من بزرگ ومرد شده ....این مدت یادگرفتی دودست رو باهم بگیری وبازی کنی...به اطراف بیشتر توجه میکنیی..دیروز ظهرموقعی که خواب بودی خودت به پهلوشدی اینقد ذوق کردم عزیزم... امروز صبح با خاله زهرا بردیمت اتلیه که ازت چندتاعکس خوشگل ازت بگیرن...اونجا خوب شیطون شدی مامانی اولش اروم بودی و بعدیه دفعه شروع کردی به گریه ..یکم شیر خوردی آروم شدی بعد که 2باره خاستن ازت عکس بگیرن .. همونجاخوابت برد.. دیگه نشد عکس بگیری ماهم بدون اینکه عکس هات کامل بشه به همون چندتا عکس راضی شدیم و برگشتیم خونه.. بعضی وقتا کارای میکنی عزیزی.... انشا...دوباره توفرصت بهتر بشه بریم عکاسی پسزی ...
10 ارديبهشت 1393