سبحانسبحان، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

پسرم آقا سبحان

برگشت به خونه

سلام گل پسر مامان...امروز عصر بعدچندروزکه خونه آقاجون بودیم بابایی اومد دنبالمون و برگشتیم خونه .. دیشب خاله زهرابخاطر اینکه میخاستیم بیام خونه دلش گرفته بود وگریه میکرد...آخه اونها خیلی دوست دارن...این چند روز که اونجا بودیم عزیز هرورز حموم میدادت تو هم که بعد از حموم کردن راحت میخابی عزیزدلم...الان هم که من مشغول نوشتن وبلاگت هستم خیلی ناز و خوشمزه خوابیدی...الان من و تو باز تنهایم و بابایی هم رفته داروخونه... خیلی دوستدارم عزیز دل مامان   ...
21 فروردين 1393

بدون عنوان

این اولین کلاهی بود که واسه عبد واسه پسری گرفتیم امیدوارم دوست داشته باشی عزیزم........... ...
19 فروردين 1393